امروز جمعه 02 آذر 1403 http://honar.cloob24.com
0

خانواده شایع‌ترین و جهانی‌ترین نهاد در جوامع و اجتماعات انسانی است که مهمترین، گروه‌های اولیه را در بر می‌گیرد و نخستین و الزامی‌ترین عنصر فراشد محسوب می‌شود. در تمام نقاط جهان، خانواده اساس بنیادین زیستی جامعوی انسان بشمار می‌رود.

خانواده در طول تاریخ دارای فراز و نشیب‌های بسیار بوده، ولی در هر حال اصالت، ساختار و بنیان خود را به خاطر اهمیت و ارزش اصلیش حفظ کرده است (بشیری گیوی و آرام،1390).

هنر در تمامی ابعاد خود اعم از نقاشی، تئاتر، سینما، موسیقی و... می­تواند در شکل سبک زندگی تعیین کننده باشد هنر به راحتی می­توانند با ایزارهای که در دست دارد در جامعه به الگوسازی بپردازد و با الگوسازی سبک زندگی را در جامعه نهادینه کند هنر در خانواده تولید و بازتولید می­شود.

پیر بردیو نظریه­ای منسجم درباره­ شکل­گیری سبک زندگی ارائه می­کند. او اعتقاد دارد که شرایط عینی زندگی و موقعیت فرد در ساختار اجتماعی به تولید منش خاص منجر می­شود. منش مولد دو دسته نظام است: نظامی برای طبقه­بندی و نظامی برای ادراکات و شناخت­ها، نتیجه­ نهایی تعامل این دو نظام، سبک زندگی است. سبک زندگی همان اعمال و کارهایی است که به شیوه­ خاص طبقه­بندی شده و حاصل ادراکات خاصی هستند، سبک زندگی تجسم یافته ترجیحات افراد است که بصورت عمل درآمده و قابل مشاهده هستند. الگویی غیر تصادفی است و ماهیت طبقاتی دارد (1984:171،Boudieu) بوردیو با نشان دادن اینکه سبک­های زندگی محصول منش­ها و خود نقش­ها و تابعی از انواع تجربه­ها از جمله آموزش رسمی هستند و با بیان این نکته که الگوهای مصرف اصلی­ترین سبک­های زندگی­اند، ارتباط آموزش رسمی در ساختار سرمایه­داری و باز تولید آن را تحلیل کرد (فاضلی 45:1382).

بوردیو همچون وبر، از سبک زندگی به عنوان شاخصه و نماد و یا حتی فرصت­های جلوه­گری یا اثبات منزلت اجتماعی گروه­های منزلتی و طبقات اجتماعی بهره می­گیرد. اما در توضیح و تشریح رابطه سبک زندگی و طبقه، بسیار فراتر از وبر قدم بر می­دارد و آن را چارچوب نظریه عمل خود قرار می­دهد.

«... سبک­های زندگی محصول نظام­مند عادت واره هستند که روابط دو جانبه­شان از خلال طرح­های عادت­واره درک می­شوند. این سبک­ها نظام­هایی نشانه­ای هستند که به صورت اجتماعی دارای شرایط لازم شده­اند، مانند «برجسته»، «مبتذل» و...» (مهدوی کنی:174).

خلاصه دیدگاه بوردیو این است که افراد و گروه­ها در یک جامعه، دارای موقعیت­های متفاوت و متمایزی هستند (وضع یا فضای اجتماعی). فرد یا گروه با درونی کردن این وضعیت و نمادهای آن یک نظام طبقه­بندی اجتماعی را در ذهن خود پدید می­آورند. این نظام مجموعه­ای از ترجیحات و انتخابات­ها (سلیقه) را در ذهن فرد یا افراد تولید می­کند که معنا (ارزش)هایشان از خلال روابط و تضادها درک می­شود. به عبارت دیگر معنایشان ذاتی نیست بلکه رابطه­ای است. این ترجیحات و انتخابات­ها وقتی در محدوده­ توانایی­های (یا همان سرمایه) اقتصادی و نمادین در قالب کنش­ها و دارایی بروز می­یابد سبک­های زندگی متمایزی پدید می­آورد و به بیان دیگر نظام اجتماعی باز تولید می­شود. بوردیو این تفاوت­ها و تمایز­ها را در قالب نظام طبقاتی و نزاع بر سر فرهنگ مشروع قابل فهم می­داند. به این ترتیب سبک زندگی اولاً فرصتی است برای تجربه یا اثبات موقعیت فرد در فضای اجتماعی که معمولا در قالب فاصله­هایی که در مورد فرد و شئونات او محفوظ داشته می­شود یا رتبه­ی او که تایید می­شود خود را نشان می­دهد و ثانیاً سبک زندگی حاصل نظام طبقه­بندی اجتماعی است. نظامی که بطور مستمر ضرورت­ها را به راهبردها تغییر شکل می­دهد و آنها را به ترجیحاتی بدل می­کند که فرد بدون آن تحمیلی حس کند آنها را به عنوان گزینه­هایی پیش روی خود تلقی می­کند، این گزینه­ها همان سبک­های زندگی است. به همین دلیل معنا (ارزش)های سبک­های زندگی از همین نظامی که حاوی تضادها و روابط میان اجزا و موقعیت­های مختلف اجتماعی است.

بوردیو در کنار سبک زندگی از یک فرایند نام می­برد که با فاصله گرفتن از ضرورت­ها و نیازهای زندگی یا به عبارتی بالا رفتن از سلسله مراتب اجتماعی، آغاز شده پررنگ­تر می­شود. وبر نام این فرایند را «سبک دهی به زندگی» گذاشته است. طی این فرایند فرد فرصت آن را می­یابد که هرچه بیشتر به فعالیت­ها و دارایی­های خود جهت و سازمان معینی ببخشد. به بیانی روشن­تر با توجه به اینکه نیازهای فرد برآورده شده، او فرصتی یافته است تا به نتایج و کارکردهای فعالیت­ها و دارایی­های خود کمتر بیاندیشد و مانند یک هنرمند در فکر لذت بردن از نظم و تناسب گزینش شده آنها باشد.

همان‌گونه که تعریف از خانواده در رویکردهای مختلف متفاوت است، نگاه به خانواده و سبک زندگی در اسلام بر حسب تفاسیر و دیدگاه‌های متفاوت نیز می‌تواند با یکدیگر تفاوت داشته باشد.

از نظر «مطهری» خانواده بر خلاف زندگی مدنی که بالطبع بودن آن می‌تواند مورد مناقشه باشد، طبیعی و فطری است: «حساب زندگی خانوادگی از زندگی اجتماعی جداست؛ در طبیعت تدابیری به کار برده شده که طبیعتاً انسان و بعضی حیوانات به سوی زندگی خانوادگی، تشکیل کانون خانوادگی و داشتن فرزند گرایش دارند. قرائن تاریخی دوره‌ای را نشان نمی‌دهد که در آن دوره انسان فاقد زندگی خانوادگی باشد یعنی زن و مرد منفرد از یکدیگر زندگی کنند» (مطهری، 1357: 150). از نظر مطهری «احساسات خانوادگی برای بشر یک امر غریزی و طبیعی است و مولود عادت و نتیجه تمدن نیست؛ هم‌ چنان که بسیاری از حیوانات به‌ طور طبیعی و غریزی دارای احساسات خانوادگی می‌باشند» (مطهری، 1357: 159). برای زندگی خانوادگی اهداف و کارکردهایی در نظر گرفته شده است که علامه طباطبایی هدف اصلی خانواده را تشکیل نسل و بقای نوع می داند. «طبیعت مردان، جنس مونث را می­‌طلبد و بالعکس؛ مجهز شدن زن و مرد به خصلت‌های زنانگی و مردانگی هدفی جز تولید مثل و بقای نوع را ندارد. از این رو، ازدواج بر این حقیقت پایه­گذاری شده و تمامی احکام ازدواج نیز بر همین حقیقت دور می‌زند» (طباطبایی، 1374: 179). از نظر آیت‌الله جوادی آملی «اساس خانواده بر مهر، وفا و پیوند پی‌ریزی شده است» (جوادی آملی، 1372:31). وی برخلاف علامه، هدف از تشکیل خانواده را بقای نوع آدمی نمی‌داند اگر چه از لوازم و تبعات آن محسوب می‌شود. او این پرسش را مطرح می کند که: «آیا... تاسیس خانواده و تربیت انسان کامل همانا گرایش جنسی است که هدف غیر از اطفاء نائره***نبوده و در حیوانات وحشی نیز بیش از انسان یافت می‌شود... یا راز انعطاف زن و مرد و هدف تشکیل حوزه رحامت... همانا گرایش عقلی و مهر قلبی و انس اسمائی است، تا بتواند معلم ملائکه تربیت نماید و فرشتگان را به خدمت بگیرد... چون گرایش جنسی در حیوان‌های نر و ماده نیز یافت می‌شود و در آفرینش حیوان ماده انگیزه الاهی و عقلی مطرح نیست» (همان:37). تحقیقی دیگر، در مقاله «شخصیت و حقوق زن در اسلام» ازدواج و تشکیل خانواده را تک علتی نمی‌داند و شش علت را برای آن برمی‌شمرد که عبارت‌اند از: بقای نسل انسان، سکونت و آرامش، ارضای غریزه جنسی، مشارکت در حیات معنوی - مادی و تربیت نسل. به نظر این پژوهشگر، «این اغراض ششگانه منظور نظر دین اسلام است و قوانین و مقررات ازدواج، طلاق و آداب و اخلاق خانواده بدان گواهی می‌دهد» (مهریزی، 1386: 223).

در رویکرد اسلامی با تآکید بر کارکردهای مثبت نظام خانواده مانند بقای نسل انسان، سکونت و آرامش، ارضای غریزه جنسی، مشارکت در حیات معنوی – مادی و تربیت نسل، اساس خانواده را بر مهر، وفا و پیوند می­داند (جوادی آملی، 1372:31). می­توان تفاوت اساسی رویکرد اسلامی با مدرن را در این نکته دانست که حقوق و تکالیف و نهایتا هنجارها و الگوی عمل که از زن و مرد انتظار می­رود مبتنی بر انعطاف آنان است زیرا هدف نهایی از تشکیل خانواده را رسیدن به کمال هر دو جنس بر اساس گرایش عقلی و مهر قلبی و انس اسمایی، همچنین خانواده را مکانی برای پرورش فرزندانی که معلم ملائکه شوند و فرشتگان را به خدمت بگیرند می­داند. بنابراین در چنین خانواده­ای که در ایران نیز به آن تأکید می­شود رویکرد الهی حاکم و انجام امور خانواده از طرف زن و مرد با هدف قرب الهی است.

از طرف دیگر با حرکت جوامع به سمت مدرنیته و شکل­گیری نهضت­هایی مانند فمینیسم، حقوق و تکالیف زنان و مردان به چالش کشیده شد و به نظام خانوداه در ایران نیز سرایت کرد. با این وجود خود فمینیسم هم امروزه در نتیجه توصیه­های به آزادی و رهایی که منجر به عدم اعتماد، فقدان عشق، گسترش روابط نامشروع و شیوع بیماری­های جنسی و طلاق و بی­نظمی و بی­قاعدگی می­گردد و کودکان بدون مراقبت و سرپرستی و بدون امنیت روانی و اجتماعی در دنیای جهانی شده رها شده­اند نتوانست جایگزین مناسبی برای خانواده سنتی باشد.

در هر حال سبک زندگی متناسب با فرهنگ و هنر جامعه و متناسب با طبقات و یا قشربندی اجتماعی است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی سبک زندگی نیز با این فرهنگ قانونمند می­شود. با صنعت فرهنگ نمی­شود سبک زندگی خاصی را تعریف کرد در این صورت سبک زندگی به مد تبدیل می­شود که با سپری شدن زمان به ورطه فراموشی
می­افتد در حالیکه سبک زندگی از ساختار فرهنگ و پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده منتج می­شود. در اردبیل رنگ و بوی سبک زندگی مذهبی پر رنگ است. هیئت­های مذهبی در بیشتر خانواده­ها جاری و ساری است. فرهنگ خاندان عصمت و امامان شیعه در خانواده­ها نمود پیدا کرده است. با این حال سبک زندگی ایرانی- اسلامی به یک هویت در بین خانواده ایرانی خصوصاً در اردبیل تبدیل شده است. سبک زندگی ایرانی- اسلامی در ماه محرم و صفر در ماه مبارک رمضان در ماه ذی الحجه نمود اجتماعی پیدا می­کند در شرایطی که مشکلات عدیده­ای انسان­ها را از خود بیگانه می کند ولی سبک زندگی ایرانی- اسلامی مهم­ترین شاخصی برای همبستگی اسلامی است. در هر حال سبک زندگی ایرانی- اسلامی فرد و جامعه را به یک مدینه فاضله سوق می­دهد. و در این میان فرهنگ و هنر در تولید و بازتولید سبک زندگی نقش محوری دارند فرهنگ و هنر در بطن جامعه تولید می­شود و به همین دلیل است که شهروندان همچنان به موسیقی سنتی علاقه­مندد.

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه